دلتنگــی هایــــَم را زیر بغـل زده اَم
نشسته اَم در انتظار ِ روز های ِ مبـادا !
سهم ِ من از تــو
همـین دلتنگـی ها ییست
که بی دعوت می آینـد
و …
خیال ِ رفتن نـدارند
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
5 اشتباه در زمان گردگیری | 0 | 331 | mahsa |
نکات خانه داری | 0 | 241 | mahsa |
نقاشی های شگفت انگیز و رویایی روز | 0 | 250 | farzaneh |
مدل لباس عروس جدید | 0 | 387 | farzaneh |
فقط بخون | 2 | 227 | farzaneh |
دلتنگــی هایــــَم را زیر بغـل زده اَم
نشسته اَم در انتظار ِ روز های ِ مبـادا !
سهم ِ من از تــو
همـین دلتنگـی ها ییست
که بی دعوت می آینـد
و …
خیال ِ رفتن نـدارند
هیچ کس ویرانیم را حس نکرد
وسعت تنهائیم را حس نکرد
در میان خنده های تلخ من
گریه پنهانیم را حس نکرد
در هجوم لحظه های بی کسی
درد بی کس ماندنم را حس نکرد
آن که با آغاز من مانوس بود
لحظه پایانیم را حس نکرد
می دونست دلم اسیره ولی رفت
می دونست گریه ام می گیره ولی رفت
می دونست تنهایی سخته ، می دونست
می تونست باهام بمونه ، نتونست
می دونست دلم شکسته ولی رفت
غم اون تو دل نشسته ولی رفت
وقتی بچه بودیم، عشقها کمی افسانهایتر بودند. یعنی یا کسی عاشق نمیشد یا اگر عاشق میشد، گویی در آسمانها زندگی میکرد و خیلی زود زبانزد همگان میشد. عاشق شدن، موضوع پیش پا افتاده و عادی نبود و اگر عشقی بین دو نفر شکل میگرفت مقدس و رویایی بود. نمیدانم چه اتفاقی افتاد که آن عشقهای افسانهای در زمانه ما رنگ باختند و شکلهای دیگری به خود گرفتند، اما در روزگار ما، موضوع عاشق شدن، دیگر موضوع آسمانی و نادری تلقی نمیشود. نه از آن جهت که خود عشق، نادر و آسمانی نیست، بلکه از این نظر که عشقهای کاذب و غیر اصیل، به سادگی با عشق حقیقی مشتبه گرفته میشوند.
تعداد صفحات : 46