حـق دارنـد آغـوشـی داشـته بـاشنـد
کـه وقـتی بـغـض داشـت خـفـه شـان مـی کـرد بـهـش پـنـــاه بـبـرند…
و ایـمـان داشـتـه باشـند تـا وقتـی کـه آنـجا هـستـند دسـت هـیـچ غـمی بـهـشـان نـمـی رســــد . . .
خنده های تو، کودکی ام را به من میبخشد
بگذار آغوشم برای همیشه یخ بزند
نمی خواهم کسی شال گردن اضافی اش را
دور گردن آدم برفی احساسم بیاندازد
در ادامه مطلب ببینید…
طعم سیب می دهد لب هایش و من گناهکارترین حوّای زمینم
بهشت همینجاست ، در آغوش تو با لب های ممنوعه ات
آنچنان پای بندم به این کیش که هزار شیطان نمی توانند
لحظه ای ذره ای ایمانم را سست کنند
دلم یک جای دنج می خواهد آرام و بی تنش
جایی باید باشد غیر از این کنج تنهایی
سلامتیه حرفایی که نه میشه اس ام اس کرد
بگذار آغوشم برای همیشه یخ بزند . . .