درد دارد به خاطر کسی که با نسیمی میرود ، خودت را به طوفان بزنی !
.
.
این روزها مانند گلی شده ام که هر پروانه ای روییش می نشیند و می رود بی آنکه قصه “عادت” را بفهمد !
.
.
ﻫﻨﻮﺯ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﻧﺖ مثل ﺭﻓﺘﻨﺖ ﺑﺎﺷﺪ
ﺑـــــــــﯽ ﺧـــــــــﺒـــــــــﺮ !
.
.
تمام فنجان های قهوه دروغ می گفتند
تو بر نمی گردی !
.
.
خیلی بده وقتی داری تایپ میکنی ، از کلید های خیس کیبورد بفهمی داری گریه میکنی !
.
.
و سکوت چه زیباست وقتی میدانی همه دروغ می گویند…
.
.
شبی دست از سرم بردار و سر بر شانه ام بگذار لطفا !
.
.
عشق کوتاه است و فراموشی چـــــــــــــــــــقدر طـــــــــــــــــــولانی ؟!!!
.
.
تو رفتى اما همه چیز را در آغوش من جا گذاشتى…
.
در کنار ساحل دریای غم
قایقی میسازم از دلواپسی
بر دو سوی پرچمش خواهم نوشت
یک مسافر از دیار بی کسی
.
.
امشب شب تولدم من است ولی چیزی برای ترکاندن ندارم جز بغض !
.
.
به مرگ گرفتی مرا تا به تبی راضی شوم
کاش “میفهمیدی” به مرگ راضی بودم وقتی که تب می کردم از ندیدنت !
.
.
به من شلیک کن قبل از آنکه به دیگری بگویی : دوستت دارم !
.
.
سخت است بغض داشته باشی و بغضت را هیچ آهنگی نشکند جز صدای کسی که دیگر نیست !
.
من نمی دانستم معنیِ هرگز را …
تو چرا بازنگشتی دیگر ؟؟؟
.
.
درخت احساسم سالهاست خشکیده است
دیگر تشنه ی هیچ محبتی نیست !
.
.
من سرم درد میکند برای “دعواهایی” که با هم “نکردیم”
لعنتی ، چقدر مهربان رفتی !!!
.
.
دریا را بی خیال
زمین جواب نمی دهد
دیگر دل به آسمان زده ام !
.
.
هرگاه خبر مرگم را شنیدی در پی مزاری باش که بر سنگش نوشته :
ساده بودم ، باختم !
.
.
بودنم در حسرت خواستنت تمام شد…
.
.
جای خالی نبودنت میکوبـد بر دلم
اگر نیایی همین روزها ویرانه میشوم !