همه خوابند و من بیدارم امشب / دلم کرده هوای یارم امشب
غم عشق و فراقش مرهمی نیست / مداوای امید دیدارم امشب
هنوز هم آدم بهشت را به لبخند حوا می فروشد ، شیطان بهانه بود
عشق آدم را داغ می کند و دوست داشتن آدم را پخته می کند
هر داغی یک روز سرد می شود ، ولی هیچ پخته ای دیگر خام نمی شود . . .
هنوز هم آدم بهشت را به لبخند حوا می فروشد ، شیطان بهانه بود
کـوتـاه مـی گـویـم دوسـتت دارم اما
از دوست داشـتـنـت کـوتـاه نـمـی آیم . . .
درخت دوستی رو با قلب میکارن نه با دست !
تو را من با قلب دوست دارم نه با حرف . . .
با هم باشیم نه یک سال بلکه یک عمر
بگذار آوازه ی با هم بودنمان چنان در شهر بپیچد
بر سر جدایی مان شرط بسته بودند . . .
ما را همه ره ز کوی بد نامی باد / وز سوختگان بهره ی ما خامی باد
نا کامی ما چو هست کام دل دوست / کام دل ما همیشه ناکامی باد . . .
هیچ میدانستی زیباترین عاشقانه ای که برایم گفتی
وقتی بود که اسمم را با “میم” به انتها رساندی . . .
خواستم پاره گریبان کنم از دست غمت
ای اشک دوباره در دلم درد شدی / تا دیده ی من رسیدی و سرد شدی
از کودکی ام هر آنزمان خواستمت / گفتند دگر گریه نکن مرد شدی . . .
تو همان شقایق معروف شعر خوب سهرابى !
تا تو هستى زندگى باید کرد . . .
بنشست به می خوردن و برخاست به رقص
به به چه نشستنی چه بر خواستنی . . .