می خواهم مُچاله و خیس در آغوشش بمانم !
از پهن شدن بر بند خاطرات بیزارم …
روزها رفت ولی یاد تو کمرنگ نشد
ذهن من بستر صد خاطره با یاد تو بود
نامت از صفحه این خاطره کمرنگ نشد
به دستانم فندکی ، کبریتی برسانید تا برای هضم عشقم ،
سیـ×ـگاری ، دلـ×ـی ، جانـ×ـی ، خاطـ×ـره ای را بســـوزانم
عاشق جمله هایی ام که وقتی میخونی
و تو یه ثانیه یه دنیا خاطره میاد جلو چشمت
هـمـه چـیـز دسـت بـه دسـتِ هـم مـیـدن
تـا تـو رو غـرق در رویـاهـا و خاطراتت کـنـن
آهـنـگـی کـه خـونـه بـغـلـی گـوش مـیـدن . . .
طـعـم ِ شـیـریـن ِ یـه خـوراکـی . . .
هـمـه و هـمـه کـافـیـه بـرای ایـنـکـه . . .
تــو چـنـد سـاعـت وسـط اتـاقـت دراز بـکـشـی و خـیـره بـشـی بـه سـقـف . . .
خاطراتت ضعیف گیر آورده اند . . .
زنـده کــردن خاطرات بــایــگــانـی شـده ؛
مـثـل پـاک کــردن گــرد و غـبــار از رو آیـنـه س . . .
هــرچـقـد بـیـشـتــر پــاک مـیـکـنـی ،
تـصـویـر واضـح تــر مـیـشـه . . .
همه غم منی تو ، غم دنیا که غمی نیست
من ازت خاطره دارم ، خاطره درد کمی نیست !
نازنینم ، کدامین طرف سوی توست . . . ؟
عادت به مسواک زدن ، دندانها را سپید میکند