چقد سخته وقتی ازت میپرسه “ ناراحت شدی ؟ ”
اشک از چشات بریزه و بگی اشکال نداره . . .
کاش کسی باشد تا بغضهایم را قبل از لرزیدن چانه ام بفهمد
کاش . . .
درد می کشد بغض . . .
وقتی اشک هم آرامش نمی کند . . . !
گفتی لب تر کن تا دنیا را به پایت بریزم !
حالا من چشم تر کردم می آیی ؟
بعضی موقع ها
خنده دارترین خاطره
ساده ترین بهانه برایِ گریستن میشود . . .
ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺩﺳﺘﺶ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﻮﺩ ، ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﻐﻀﺶ ﺗﻮ ﮔﻠﻮﺕ . . .
پرم از اشک آنقدر که دنیا باید چتر بر سرش بگیرد . . .
سنگین تر از آنم ک با گریه سبگ شوم . . .
ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ . . .
ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﺣﺮﻑ ﺁﺧﺮﻡ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﻐﺾ ﺧﻮﺭﺩﻡ !
آنقدر بغضهایم را قورت دادم و خندیدم ک خدا هم باورش شد چیزی نیست . . .
بازی را من برده ام ، نتیجه را ببین :
اشک ، هیچ به نفع من . . .
چقد سخته وقتی ازت میپرسه “ ناراحت شدی ؟ ”
اشک از چشات بریزه و بگی اشکال نداره . . .
کاش کسی باشد تا بغضهایم را قبل از لرزیدن چانه ام بفهمد
کاش . . .
درد می کشد بغض . . .
وقتی اشک هم آرامش نمی کند . . . !
هر چه بغضت بزرگتر
بهانه ی ترکیدنش کوچک تر . . .
خوش به حالت آسمان ، بغضت که می شکند همه خوشحال میشوند
بغض من که می شکند همه می گویند : چته باز ؟!
گاهی آنکس که می خندد و می خنداند، میخواهد حواست را از چشمانِ گریانـش پرت کند . . .