هوا سرده
خونه سرده
زندگی سرده
دوستا سرد ان
دستام سرد ان
فقط آغوش گرم تو مونده که اونم تو دریغ میکنی !
سرمایی که بوده ام ، همیشه . . .
ولی . . .
بین خودمان بماند . . .
سرمایی تر میشوم ، وقتی پای آغوش تو در میان باشد . . . !
دوام نمیاورم سرمای زمستان امسال را
باید کوچ کنم . . .
به قشلاق آغوشت . . .
هوا سرده
خونه سرده
زندگی سرده
دوستا سرد ان
دستام سرد ان
فقط آغوش گرم تو مونده که اونم تو دریغ میکنی !
وقتی دلم گرفته برام اسمون ریسمون نباف !
جوک نگو !
فیلسوف نشو !
فقط دستمو بکش و بغلم کن !
گاهی چه دلتنگ میشویم
برای یک مواظب خودت باش
برای یک هستم
برای یک نوازش
برای یک آغوش . . .
سایه ام با من نیست . . .
آخرین بار در آغوش سایه ات رفته بود . . .
یه چیزی هست به اسم “بغل “…. لامصب دوای هر دردیه . . .
آغوش گرمم باش ، بگذار فراموش کنم لحظه هایی را که در سرمای بی کسی لرزیدم .
بوسه هایت انار را می ترکاند ، نفس هایت سیب را می رساند ، آغوشت ابر را می باراند
پاییزترینی تو !
نمیدونی چقد دنیا برام تنگ شده !
.
.
.
قد آغوش تو !
دوام نمی آورم سردی پاییز امسال را . . .
باید کوچ کنم به قشلاق آغوشت !
دوام نمیاورم سرمای زمستان امسال را
باید کوچ کنم . . .
به قشلاق آغوشت . . .