هوای دو نفره نه چتر می خواهد و نه باران
فقط یک حرم می خواهد و زائری خسته
این بار تو چشم بگذار من فراموشت میکنم
خودم را باید پنهان کنم یا گذشته را ؟
تو را فراموش کنم یا خاطره را ؟
خسته شدم پس این بازی کی تمام می شود؟
بیخیالی هایم را به دل نگیر رفیق!
آنقدر خسته ام که دیگر هیچ احساسی برایم باقی نمانده
««« اس ام اس ها و جملات غمگین خسته بودن »»»
تکیه دهم به آن و بی خیال همه دنیا
غریبه بود ، آشنا شد ، دوست شد ، برادر شد ، عشق شد
زندگی شد ، خسته شد ، دور شد ، آشنا بود غریبه شد
تا کجای قصه باید از دلتنگی نوشت ؟
تا به کی بازیچه بودن توی دست سرنوشت ؟
تا به کی با ضربه های درد باید رام شد ؟
یا فقط با گریه های بی قرار آرام شد
بهر دیدار محبت تا به کی این انتظار ؟
خسته از زندگی با غصه های بی شمار
مرز عشق این روزها شباهت عجیبی به آدامس دارد
سپس تکراری و خسته کننده و در آخر دور انداختنی
هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم
و من همیشه به دنبال کسی میگردم
که بفهمد این نگاه خسته چه می خواهد بگوید …
فقط گاهی دستم به زندگی نمی رود
دیگه از تمام دیالوگ های عاشقانه خسته شدم
یه دوستت دارم خشک و خالی از لبانی با صداقت می خواد