همیشه آن کسی نیست که فکرش را میکنی
و ندانی با سرریز ِ احساست چه کنی…
که نوزادِ مُرده به دنیا آورده است
تنــم را پــر از شکــوفــه کــن . . .
آنقدر می بارم تا پنجره را باز کنی ..
دستهات را زیر باران بگیری و بخندی …
و برایشان از تفاوتِ آغوش با آغوش می گویم!
ریسمان پاره را می توان دوباره گره زد
اما هرچه باشد ریسمان پاره ای است